عاشقانه ها
درد هایم را برایت گفته ام
بشنو اکنون این سکوت تلخ را
نظرات شما عزیزان:
مشکلات........................................مانن د ماشین لباس شویی هستند.پیچ وتاب میدهند میچرخانند وما را به اطراف میکوبند.اما در نهایت"تمیز تر"درخشان تر و بهتر از قبل خارج میشوند.gif)
.gif)
مرسی نیلوفر جان وبت خیلی عالیه دوست عزیز مرسی از نظرت تو وبلاگم تو رو تو این صفحه لینگ کردمhttp://jeghili.eshgh.loxblog.com/ تازه این وبلاگم رو ساختم
هم کلاسی 
ساعت20:35---21 ارديبهشت 1391
وبلاگ نازی داری ولی خیلی غمگینه .gif)
.gif)
ایول دختر عجب وبلاگی داری خیلی باحاله اگه دوست داشتی به وبلاگ منم یه سر بزن خوشحال میشم راستی اگه اومدی نظر یادت نره؟
سنگینی
باری که خداوند بر روی دوش ما می گذارد
آنقدر نیست که کمرمان را خرد
کند،
آنقدر است که ما را برای دعا کردن به زانو در آورد
.gif)
باری که خداوند بر روی دوش ما می گذارد
آنقدر نیست که کمرمان را خرد
کند،
آنقدر است که ما را برای دعا کردن به زانو در آورد
ســـــــــــــلام دوســــت گــــلــم وب عالـــی داری خوشـــحـال میـشـم بـه وب ماهــم یه ســـربـزنی چــــت روم امیِــــرشــــــیمــا هـــــم درســـــت شـد و آدرســـــش تــویـه وبـ گذاشـــــته اس دوســـــت داشــــتـــیـــن بــه چـــــت روم هـــم ســربـزنیــد مکانــی خوب و دوســــت داشتـــنی برای دوســــت یــــابــی و خـوش گــــذرانی تمـــام دوستــــان لوکــس بلاگــــ هستـــن پــــس شـــما هــم بـــیـــایــن منـتـظـرتـــــــون هستـــم بــای
ای کاش احساسم گلی می بود ، میریخت عطرش را به دامانت
یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت
.
ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد
از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد
.
ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی
یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی
.
ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد
مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد
.
ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود
یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود
.
ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد
یعنی که “دوستت دارم”ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد
یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت
.
ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد
از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد
.
ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی
یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی
.
ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد
مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد
.
ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود
یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود
.
ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد
یعنی که “دوستت دارم”ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد
در فراقت آهنگ قلبم در غم است / بی صدا می خندم اما روزگارم درهم است .
song code